بَه چه دل سیری ، عشقِ در پیری
آه و بی خوابیِ شب ، مست و دلگیری
وای از این دردا ، در غمی زیبا
تشنه لب گل گشته است ، یاوری تنها
رنگِ مصنوعی ، موی سر نوعی
جامه ی رنگین کمان ، وعده با طوقی
بَه عجب زیباست ، لب به لب دریاست
خوانده سرودِ عشق ، مرغکی شیداست
بی بی عاشق شد ، ماهی فالق شد
نورِ او پیداست ، از هر چی طالق شد
شب نخوابیده ، مستی جوییده
نقش زد صورتِ ماه ، ستاره تابیده
وای از این وعده ، پیر و درمانده
با عصا تکیه کنان ، عاشقی زنده
چشمِ عینک پوش ، مسج و تن جوش
شعر عشق و عاشقی ، بوی عطر آغوش
چه پریشانی ، چشمِ گریانی
بی بی و بابابزرگ ، گل و گلدانی
جاسم ثعلبی (حسّانی ) 02/02/1391
:: برچسبها:
عشق در پیری ,
:: بازدید از این مطلب : 2093
|
امتیاز مطلب : 9
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3